کد مطلب:29502 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

آنچه شنید، فراموش نکرد












4929. أنساب الأشراف - به نقل از مكحول -: پیامبر خدا، این آیه را خواند: «وَ تَعِیَهَآ أُذُنٌ وَ عِیَةٌ[1]؛ و گوشی شنوا آن را نگه می دارد» و فرمود: «ای علی! از خداوند خواستم كه آن را گوش تو قرار دهد». علی علیه السلام گفت: پس [ از آن]، هر سخنی یا چیزی از پیامبر خدا شنیدم، فراموش نكردم.[2].

4930. امام باقرعلیه السلام: پیامبر خدا به امیر مؤمنان فرمود: « هر آنچه به تو املا می كنم، بنویس».

علی علیه السلام گفت: ای پیامبر خدا! آیا از فراموشكاری من بیم داری؟

فرمود: «از فراموشی تو بیم ندارم؛ چون از خدا خواسته ام كه تو را حفظ كننده قرار دهد و فراموشكارت نسازد؛ امّا برای شریكان خود بنویس».

علی علیه السلام گفت: پرسیدم: ای پیامبر خدا! شریكان من چه كسانی اند؟

فرمود: «پیشوایان از بین فرزندانت كه توسط آنان به امّت من، باران داده خواهد شد و به دعاهایشان پاسخ داده می شود و خداوند، بلاها را توسط آنان از امّت، دور خواهد ساخت و به خاطر آنان، رحمت از آسمان فرو خواهد ریخت».

آن گاه، با دست به حسن علیه السلام اشاره كرد و فرمود: «این، نخستینِ آنان است» و سپس به حسین علیه السلام اشاره كرد و فرمود: «پیشوایان، از فرزندان اویند».[3].

4931. امام علی علیه السلام: هیچ آیه ای از قرآن بر پیامبر خدا نازل نشد، مگر آن كه مرا به خواندن آن واداشت (آن را به من یاد داد) و بر من، املا كرد و من به خطّ خود، آن را نوشتم و تأویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، و خاص و عامِ آن را به من آموخت، و از خدا خواست كه [ توفیق] فهم و حفظ آن را به من عطا فرماید.

از آن زمان كه وی چنین دعایی در حقّ من كرد، دیگر آیه ای را از كتاب خدا و دانشی را كه پیامبرصلی الله علیه وآله بر من املا كرد و نوشتم، فراموش نكردم.

او آنچه را كه خداوند به وی آموخته بود، به من آموخت و دریغ نكرد، و هیچ حلال و حرام، و امر و نهی ای كه بوده و یا خواهد شد، و اطاعت و معصیتی در كتاب های فرو فرستاده بر پیشینیان او نبود، مگر آن كه همه آن را به من آموخت و من به خاطر سپردم و حتّی یك حرف از آن را فراموش نكردم.

آن گاه [ پیامبر خدا] دست خویش را بر سینه من نهاد و از خداوند خواست كه قلب مرا از دانش، فهم، حكمت و نور، پُر كند.

گفتم: ای پیامبر خدا! پدر و مادرم فدایت! از زمانی كه آن دعا را برایم كردی، هیچ چیزی را فراموش نكرده ام و حتّی چیزهایی كه ننوشته ام هم از دست من خارج نشده اند. آیا بیمِ آن داری كه پس از این، فراموششان كنم؟

فرمود: «نه، از فراموشی و ندانستن، بر تو بیم ندارم».[4].

4932. امام علی علیه السلام: [ پیامبر خدا] از خدا خواست كه مرا حافظ قرار دهد و به من بفهماند، و از زمانی كه برایم دعا كرد، هرگز چیزی را فراموش نكرده ام.[5].

4933. امام علی علیه السلام: چیزی از پیامبر خدا نشنیدم، مگر آن كه به خاطر سپردم و [ در یاد خود] نگه داشتم و فراموشش نمی كنم.[6].

4934. امام علی علیه السلام: سوگند به خدا، گم راه نشدم و گم راه نكردم و چیزی را كه به من گفتند، فراموش نكردم.[7].

4935. امام علی علیه السلام: سوگند به خدا، دروغ نگفته ام و به من دروغ نگفته اند، گم راه نشده ام و گم راه نكرده ام و آنچه را كه نزد من نهاده شده، فراموش نكرده ام.[8].

ر. ك: ج 8، ص 39 (علی از زبان قرآن/گوشی شنوا).









    1. حاقّه، آیه 12.
    2. أنساب الأشراف: 363/2، تفسیر الطبری: 14 (ج 29 )/55، الدرّ المنثور: 267/8.
    3. كمال الدین: 21/206، الأمالی، طوسی: 989/441، الأمالی، صدوق: 659/485.
    4. الكافی: 1/64/1، الخصال: 131/257، كمال الدین: 37/284، تفسیر العیّاشی: 2/14/1.
    5. الغیبة، نعمانی: 10/80.
    6. المناقب: 278/283، سعد السعود: 108، تأویل الآیات الظاهرة: 4/715/2.
    7. تاریخ دمشق: 534/42.
    8. تاریخ دمشق: 396/42، ینابیع المودّة: 13/240/1، الأمالی، طوسی: 473/261.